خاطره های امیرعطااسدی

                    به نام خدا

          خاطره های امیرعطااسدی :

من کلاس ششم دبستان را می خوانم ما  در  ماه اردیبهشت 93/2/19  امتحان  تیز هوشان دادیم   تیز هوشان ششم خیلی سخت بود .  تیز هوشان برای من وخانواده مهم است من انتظار دارم از تیزهوشان قبول شوم در 93/4/5 نتیجه ها داده می شود مادر تاریخ 93/3/30 نمونه را می دهیم نمونه برای مادر من مهم تر از تیز هوشان است!!!!

 چند روز به نمونه دولتی مانده ما فردابه شمال می رویم و در آنجا خوش گذرانی می کنیم 

ما امروز از شمال برگشتیم در آنجا به من خیلی خوش گذشت  ما عکس های زیادی  در آنجا انداختیم نمونه ای از عکسی که در شمال انداختیم  در زیر است

3روزمانده به امتحان نمونه دولتی  من تصمیم دارم دوروز آینده رادرس های پنجم را مطالعه کنم و 1روز بعدی را به تفریح خودبپردازم

روز سوم فرارسید ما در این روز به ثبت نام شاهد رفتم وآن ها فیش ده هزار تومانی به ما دادند وشماره حسابی دادند که فیش را واریز کنیم به آن حساب ، من درس های پنجم را خواندم

روز دوم فرارسید من صبح روز دوم با همسایه امان که اسمش امیر علی بود بازی کردم و عصر آن سولات کتاب 30استان را مطالعه کردم

روزسوم فرارسید من در روز سوم به تفریح خود پرداختم

وامروز وقت نمونه دولتی رسید نمونه دولتی راحت بود ولی وقت کمی داده بودند

.من معتقد هستم که از نمونه دولتی قبول می شوم

.بعد از دو هفته جواب تیز هوشان آمد من در تیز هوشتن از ناحیه ی 5 قبول شدم 

مادرم ومن خیلی ناراحت هستیم. منم همچنین ، پدر و مادرم با رفتن من به مدرسه تیزهوشان  ناحیه پنج مخالف است

.حالا از این موضوع بگذریم بعد از چند روز نتایج نمونه دولتی هم آمد

من امتحان نمونه دولتی را دوست نداشتم چون باید همه ناحیه ی خود را انتخاب کنند

من از نمونه دولتی که اعتقاد داشتم قبول شوم قبول نشدم 

  چون قبول شدن از ناحیه4  ، کار سختیه

 پدر و مادرم قصد دارند مرا به مدرسه علوی2 در ائل گلی (ویلاشهر) بفرستند حالا پدر ومادرم مرا ثبت نام کردند در هنگام ثبت نام مدیر دبیرستان که آقای بیگلو بود به کارنامه ام نگاه کرد وگفت تو با این نمره های خوب چرا از تیزهوشان ونمونه دولتی قبول نشدی - من و مادرم خیلی ناراحت شدیم مدیر دبستان یک ورقه امتحانی به من دادوگفت برو در این کلاس با آرامش ورقه رو بنویس من به کلاس رفتم و ورقه را نوشتم و از بیست نمره ی 19 را کسب کردم

 تعجب کرد مدیر دبستان واقعا که من چرا از تیز هوشان قبول نشدم بالاخره مادرم مرا ثبت نام کرد